چن روز پیش تو راهه دانشگا ، پش سر دوتا فنچ ابتدایی راه میرفتم .
داشتن سر فوتبالیستا بحث میکردن ، خلاصه بحث بالا میگیره و یکیشون برمیگرده چنان فحش وحشت انگیزی
حواله اون یکی میکنه که من ابتدا سری به اطراف چرخانده و سپس سر در گریبان فرو بردم.. دیگ لازم نی بگم ما
هم سن اینا بودیم لواشکو با پلاستیکش میجوییدیم و ساعت ها به شادی می زیستیم.
..بد وضی شده..
+فاتی نوشت : من قبلنا علاوه بر لواشک ، کاغذ کیک یزدیو هم میجوییدم .چندشم خودتونین.
+ فاتی بازم نوشت : پاییز عاشق انار است... مرسی .
منم کاغذ کیک یزدی رو میخوردم . دیگه کلا هیچی نمی خوردم . سیر شده بودم .
سلام
اره قبول دارم :)
خخخ. خیلی بامزه بود. نمیشه تبادل لینک کنیم. با اجازه من که نوشتم ممنون.
از این فسقلی ها هر چی بگی بر میاد.دیگه دو تا فحش وحشتناک که چیزی نیست
من نه لواشک دوست نه کیکی یزدی نه پاییز نه انار :|
خخخ اخ گفتی پوست لواشکو
بعدشم تو کی اومدی گفتی آپم؟
هااااان؟
باحاله